اگر فرض را با این بگذریم که تعداد مسیحیان بیشتر از مسلمانان باشد باید حساب را بر این گذشت که مقدس ترین مکان دنیا روی تپه ای بنام گلگوتا در شهر اورشلیم است که مسیح را روی ان به صلیب کشاندند. در سال ۳۲۶ بعد از مرگ مسیح روی این مکان کلیسایی به نام کلیسای مقبره را ساختند که امروز در ان ۶ فرقه مختلف مسیحی با آداب و رسوم مختلف در کنار هم به زندگی بدی با هم مجبورند
یونانی ها ، ارمنی ها و فرانسیسکانهای ایتالیای صاحبان به اصتلاح اصلی کلیسا و سوریه ها ، اتیوپی ها و کپت های مصری صاحبان فرعی ان حساب میشوند. خرتوخر و بلبشویی در این مقدس ترین مکان دنیا حاکم میباشد. همه علیه هم در تمامی مدت مشغول جنگ و دعوا هستند و خدا نکند که روزهای مقدس فرقه های مختلف به هم بخورند. آنوقت است که ارتش اسرائیل باید پدران عزیز روحانی را از هم جدا بکند. برای هر سانتیمتر کلیسا جنگ خاصی درحال اجرا است. یونانیها و ارمنیها برای قدرت اصلی دعوا و مرافه عجیبی دارند. اتیوپیها و مصریها چشم دیدن همدیگر را ندارند. برای مثال یک نردبان چوبی بسیار قدیمی از طرف ارمنیها روی یکی از دیوارهای اصلی کلیسا تکیه داده شده است. این نردبان از سال ۱۸۴۲ آنجا میباشد. مثل این میباشد که کارگری بعد از تمام شدن کار روزانه اش فراموش کرده آنرا بردارد. واقعان مسخره آمیز است. اگر ارمنیها این نردبان را از آنجا بردارند ، حق خود را نسبت به ان دیوار از دست میدهند. بنابرین نردبان آنقدر آنجا می ماند تا برایش یک چیز دیگری بتوانند طاق بزنند. توی شهر اورشلیم هم وضع دقیقا همنیطور است ، بلکه بدتر! آنجا مسلمانها و یهودیها هم به این جمع اضافه میشودند که توی شهر مدعیان اصلیتر هستند. آنقدر عجیب و غریب است که میگویند: اگر روی شهر اورشلیم را سقف میکشیدند ، مثل یک دیوانه خانه دربسته زنجیریها می شد!! حالا آرزوی ما اینست که یک روزی بریم آنجا
یونانی ها ، ارمنی ها و فرانسیسکانهای ایتالیای صاحبان به اصتلاح اصلی کلیسا و سوریه ها ، اتیوپی ها و کپت های مصری صاحبان فرعی ان حساب میشوند. خرتوخر و بلبشویی در این مقدس ترین مکان دنیا حاکم میباشد. همه علیه هم در تمامی مدت مشغول جنگ و دعوا هستند و خدا نکند که روزهای مقدس فرقه های مختلف به هم بخورند. آنوقت است که ارتش اسرائیل باید پدران عزیز روحانی را از هم جدا بکند. برای هر سانتیمتر کلیسا جنگ خاصی درحال اجرا است. یونانیها و ارمنیها برای قدرت اصلی دعوا و مرافه عجیبی دارند. اتیوپیها و مصریها چشم دیدن همدیگر را ندارند. برای مثال یک نردبان چوبی بسیار قدیمی از طرف ارمنیها روی یکی از دیوارهای اصلی کلیسا تکیه داده شده است. این نردبان از سال ۱۸۴۲ آنجا میباشد. مثل این میباشد که کارگری بعد از تمام شدن کار روزانه اش فراموش کرده آنرا بردارد. واقعان مسخره آمیز است. اگر ارمنیها این نردبان را از آنجا بردارند ، حق خود را نسبت به ان دیوار از دست میدهند. بنابرین نردبان آنقدر آنجا می ماند تا برایش یک چیز دیگری بتوانند طاق بزنند. توی شهر اورشلیم هم وضع دقیقا همنیطور است ، بلکه بدتر! آنجا مسلمانها و یهودیها هم به این جمع اضافه میشودند که توی شهر مدعیان اصلیتر هستند. آنقدر عجیب و غریب است که میگویند: اگر روی شهر اورشلیم را سقف میکشیدند ، مثل یک دیوانه خانه دربسته زنجیریها می شد!! حالا آرزوی ما اینست که یک روزی بریم آنجا
خدا قسمت کند یک روز زیارت این مکان مقدس نصیب ما عاشقان شود تا کمی بخندیم به همزاد ازلی و ابدی انسان یعنی حماقت.
AntwortenLöschen