Sonntag, 10. Juli 2011

شیر

بلاخره ترجمه کردم. شاید بعضی از اسم ها ناآشنا و عجیب بیاید ، اما خلاصه همانطور که اینها کشک را نمیشناسند ما هم خیلی از محصولات آنها را نمی شناسیم
یادم می اید که مادرم قدیما میگفت: شیر به ما نمیسازد. نمی دونستم چرا. وقتی میخوردم دلم کمی آشوب میشد. امروز که بدون مشگل شیر میخورم ، نمی دونم آنوقت ها به خودم تلقین می کردم یا واقعا دل پیچه داشتم!! در مقاله ای خواندم که ساکنین آسیا مرکزی و جنوبی از سنین بلوغ با شکر شیر (لاکتوز) مشگل پیدا میکنند. ولی فکر نمیکنم که مادرم یا من این مشگل را داشتیم ، چونکه محصولات دیگر شیر مثل پنیر ، ماست یا دوغ را با کمال ارادت میخوردیم

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen