Donnerstag, 20. Januar 2011

Chalet

از ۴ سال پیش شروع کردیم به اصرار و اجبار یکی از اعضای خانواده دراین موقع سال یک مسافرت زمستانی انجام بدهم. بعد از اتریش و آلمان حالا نوبت سویس بود. در مناطق اسکی به کلبه های چوبی که امکانات زندگی برای یکی دو هفته را دارند شاله میگویند. از نظر امکانات به قول مثل آلمانی
zu viel zum Sterben, zu wenig zum Leben!!

به هر حال ما یکی از این شاله ها را از طریق دوستمان به قیمت مناسب کرایه کردیم. بر خلاف توصیه افراد وارد متاسفانه شب بود که به آنجا رسیدیم. چون این شاله ها معمولا روی کوه و تپه ساخته میشوند ، خیابان یا جاده ی آدرس داری ندارند. حالا بیا توی این تاریکی و برف آنرا پیدا کن! در ثانی: این کلبه ها چون مدتی خالی هستند ، باید آنها را در ابتدا برای زندگی کردن دوباره روبراه کرد. برای مثال ، ان شب باید شیر اصلی آب را که در حیاط پشت خانه ، در یک چاه یک متری در زیرزمین قرار داشت ، در حیاطی که دو متر برف روی ان نشسته بود ، پیدا و باز میکردم! بدون چراغ ...... حکایتی بود. و مسلما باید موقع ترک شاله هم دوباره همه چیز را چفت و بست کرد وگرنه لوله ها یخ میزند و می ترکند

من در مجموع از ورزش های برفی زیاد خوشم نمیاید. شاید بخاطره این که از بچگی با آنها آشنا نشده ام. با همه این احوال ، سال اول اسکی آلپاین کردم (و شستم را شکاندم) و امسال اسکی استقامت (و کتفم صدمه دید). نمی دونم به نظر من دردسرش و خطرش بشتر از حالش است. اما خیلی ها هم هستند که بد جوری لذت میبرند


به هر حال ، آدمهای زیادی را می بینی که با لباس و کفش سنگین اسکی مثل فضانوردان راه می روند ، یک علامه پول هنگفت خرج میکنند (برای کلاس اسکی ، برای وسایل و تجهیزات اسکی سواری ، برای ورودیه به محل اسکی سواری و ...) ، خطرات مصدومیت را به جان می خرند ، برای فقط یک خورده حال
مسیر های ما تا به حال

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen