Montag, 2. August 2010

فوت 1

پدرم فوت کرد. روز جمعه اول مرداد ۱۳۸۹ در ساعت ۹ صبح. در سن ۷۰ سالگی. مادرم خبر آنرا به طرز فجیحی تلفنی به من داد. لحظه عجیبی بود. چونکه

پدرم مرد بسیار تلخ و خشکی بود. به جرات میتوانم بگویم که کسی را به مثل او نمیشناسم. رابطه من هم با او اصلا خوب نبود و احساس میکردم که هر چه پیرتر میشود ، تلخ تر و بی احساس تر میشود. دلیل اصلی اش را هیچ وقت نفهمیدیم. تقریبا بیست سالی میشود که با اعضاء فامیل اش ترک رابطه کرده بود. از نوع شدید! این در روحیه مادر و برادرم خیلی تاثیر منفی گذاشته بود. هر چقدر که مسن تر میشود ، حرفهای رکیک تر را استفاده میکرد و کارهایش عجیب تر میشد

چند وقت پیش سکته کرد. در بیمارستان به او گفتند که ۳تا از رگ هایش گرفته است. یکی از آنها حتی ۹۰% و باید عمل کند یا بالون بزند! این اصطلاح ها را آنجا یاد گرفتم! پدرم مسأله را دسته کم گرفت و با وجود هشدار دکتر غافلگیر شد. واقعه مرگ او از همه بیشتر برای مادرم دردناک بود. چرا که با وجود هم ناملایماتی ها از طرف پدرم برای فرار از تنهایی با او میساخت و اکنون که مقابل همچنین واقعیتی قرار گرفته ، بسیار از هم پاشیده است
...
وقتی که خبر فوت را شنیدم نمیدانستم که چه بگویم و چگونه رفتار کنم! اشگم نمیامد! و تمام افکار سرم در حول‌ وحوش مادرم بود. از همان اول دو دل بودم که به ایران بروم یا نه! ولی عجیب بود ، هر لحظه فشار ناراحتی ها روی من بیشتروبیشتر میشد و من را در خودش غرق میکرد. بلاخره در یک ان تصمیم نهایی را گرفتم. میروم به ایران. برای ۴۸ ساعت. آنهم با داستانی عجیب که درقسمت دوم خواهم نوشت
به آغوش مادرم رسیدم ، هر دو راحت و ساکت شدیم! در زندگی بعضی از کارها را باید همان لحظه اش انجام داد و من خیلی خوشحال هستم که در این موقع تصمیم بنظر درستی را گرفتم. روز سوم پدرم که با اتوبوس به بهشت زهرا رفتیم حال مادرم ۲ بار بهم خورد و در قطعه نو که کاملا خاکی بود خلاصه وضعيتی تعصیف ناکردنی حاکم بود
در آنجا بلاخره به کمک مداح روزه خوان ، که تمام وقت با بلندگو بسیار بلند و غیر قابل تحملش اسم من و برادرم را با هم قاطی میکرد ، بسیار زیاد گریه کردم. شاید بخاطره مادرم ، شاید بخاطره ان لحظه غمگین و شاید هم بخاطره بی پدری! روحش شاد
!!
در حیرتم از مرام این مردم پست      این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به دنیا بکشندش به جفا       تا مرد به عذت به برندش سر دست

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen