ایده دخترم و زحمت خانوم. دستهاشون درد نکنه. راستش تو ان شلوغ پلوغی اولش که کیک را دیدم فکر کردم: دخترم از کجا میدونست که من در زمین بسکتبال همیشه پیراهن شماره پنج را می پوشیدم!! بعدا فکر کردم بابا منظور این پنج اصلا ان پنج نیست. منو بگو عجب مخه کجی دارم
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen