Montag, 26. August 2013

مشگل لئوناردو

این لئوناردو داوینچی هم از ان آدمهای عجیب و غریب روزگار بوده. تو ویکی نوشته: او یکی از بزرگترین نوابغ طول تاریخ بشریت است
ایشون مسافرت زیاد میرفته ، اختراع زیاد میکرده ، دانشمند بوده ، مهندسی میکرده ، مقاله زیاد مینوشته ، اما حال نقاشی زیاد نداشته! با همه اینحال از نا بغه ترین نقاشان جهان میباشد. همش ١٥ تا تابلوی نقاشی از او وجود دارد که ٧ تای آن در موزه لوره می باشند. منظور اغلب نقاشی های او را بعد از پانصد سال هنوز نمیتوانند بفهمند. مثلا نقاشی «باکره صخره‌ها» که او دو بار کشیده است. هنوز نمیدانند که داوینچی چه پیامی را میخواسته بدهد. رابطه باکره بودن مریم و فرم صخره ها ، کدام از بچه ها یحیی تعمید دهنده است و کدام عیسی ، جریان انگشت فرشته به طرف یحیی یا عیسی ، صلیب باید روی دوش کی باشد ، نشانه تعمید با دو انگشت ، دلیل رودر رو شدن عیسی و یحیی در کودکی ، تغیر حالت و نگاه فرشته و


میگم این نابغه جهان عالم هم مشگل داشته که اینقدر دولا پهنا نقاشی می کرده!! کاشکی جرات میکرد تو یکی از کتاباش منظورش را مینوشت. ٥٠٠ ساله مردم را گذشته سر کار

Freitag, 23. August 2013

اینهم دلیل

چند وقت پیش دوست مسیحی ام داشت با خنده خنده ترویج ام میکرد که به او گفتم که به این خرافات عیسی ، مریم ، روح القدوس اینجور چیزها اصلا عقیده ای ندارم و برایش دلیل میاورم که چرا این چیزها مزخرفی بیش نیستند. یکدفعه قیافه خندان اش عوض شد و با تعجب و تعصب عجیبی به من نگاه کرد و گفت: بگو ببینم دلیلت چیه!؟
تو دلم گفتم حالا ما یک چیزی گفتیم ، ولی خوب برای اینکه ضایع نشم ، این دلیل را برایش آوردم: چرا تو مسیحی هستی؟ از کجا به این باور رسیده ای؟ اول از همه ، برای اینکه در یک خانواده مسیحی بدنیا آمده ای و دور وری هایت تو را از بچگی به کلیسا برده اند و با مسیح و انجیل آشنا کرده اند. حالا اگر در هند بدنیا آمده بودی شاید سیک بودی. و یا در تبت و یا در جنوب مکزیک که همه با شیطان حال میکنند. این یک نکته. بگذریم. حالا همین جامعه مسیحی را بررسی کنیم. ولی واقعا چه چیزی به ما از وجود مسیحیت و گذشتگانمان خبر میدهد؟ آیا کلیساها هستند؟ آیا کشیش ها و یا اسقف ها هستند؟ خیر. ما تصوراتمان و اعتقاداتمان را به مسیح فقط از طریق کتاب مقدس انجیل آورده ایم. وگرنه از آن زمان و آن کس به هیچ عنوان مدرکی ، سندی و یا کوچکترین اثری امروز وجود ندارد! فقط از انجیل و روایات در آن قدرت میگیریم تا برای سوالاتمان جواب بگیریم و به ایمانمان پایبند باشیم. حالا به این مسأله بپردازم که کتاب مقدس چگونه نوشته شده است! اگر بگویم کسانی که این کتاب را نوشته اند انسان بوده اند و نه فرشته و پیامبرالکی و غیره ، پس باید تمامی خصوصیات منفی انسانها را هم مثل خشم ، حسادت ، خصومت ، کبر ، ریا و ... در خود داشته بوده اند. دقت کنیم: کتاب مقدس دارای ٦٦ قسمت میباشد. ۳۹ در عهد عتیق (تورات) و ۲۷ در عهد جدید (انجیل). تمامی این قسمتها در ١٥٠٠ سال و توسط ٤٠ نفر نوشته شده اند. نویسنده های کتاب افراد مختلف ، در مناطق مختلف بوده اند: از موسی پیغمبر ، سلیمان پادشاه ، دانیال چوپان ، پتروس ماهیگر ، لوکاس دکتر و غیره. داستانهای آنها همه در مکانهای مختلف و در شرایط مختلف اتفاق افتاده است: برای مثال موسی در بیابان ، ارمیا در سیاهچال‌ ، داوود در کوه و یحیی در تبعید. آنها به ٣ زبان مختلف نوشته اند: اغلب عهد عتیق به زبان عبری است و کمی از ان به زبان آرامی میباشد. عهد جدید به زبان یونانی نوشته شده است. حالا جالبتر از همه داستان بوجود آمدن عهد جدید و یا همان انجیل میباشد! عجیبه ، پنجاه سال بعد از مسیح هنوز یک خط از انجیل وجود نداشت. ولی بعد از گذشت این زمان بطور شگفت‌ انگيزی کتابچه ها تدوین شده و بعدا کم کم گرداورى و در تکیه های مختلف نگهداری شدند. همچنین چهار کتابچه اصلی انجیل که بدست چهار حواریون مسیح (متی ، مرقس ، لوقا و یوحنا) نوشته شده است ، ٤ نگاه مختلف از مسیح را بیان میکنند. این چهار بخش دارای قسمت‌های مشترک بسیاری هستند اما تفاوتهایی زیادی را نیز دارند. راستی چرا!؟ مسیحیان میگویند که آنها چهار تصویر از مسیح را از زوایای مختلف توصیف می‌کنند! در حالی که آن حواریون نه باهم تماس داشتند و نه باهم همچنین قراری را گذاشته بودند. و اینهم برای خود دلیلیست که هر کس هر جور دوست داشته ، نوشته است. متی مسیح را پادشاه مینامد ، مرقس او را خدمتکار خدا نشان میدهد ، برای لوقا مسیح فقط یک انسان بود و یوحنا از او بعنوان پسرخدا یاد میکند
از آنجای که دین مسیحیت در قرن اول بطور وحشتناکی در حال توسعه بود ، از روی کتابچه ها رونوشت برمیداشتند تا کیلساهای تازه مسیحی شده را تغذیه کنند. نوشتن یک نسخه زمان زیادی می برد که وجود نداشت. به این خاطر در یک سالن بزرگ یکنفر از رو میخواند و تعداد زیادی نویسنده هم زمان آنچه را که می شنیدند دست نویس میکردند. حالا خدا میداند که هر کس چه می نوشته است
مسیحیان از قرن دوم شروع به جمع آوری قسمتهای مختلف انجیل کردند و نسخه عهد جدید به زبان یونانی تهیه شد. قبل از ان مردم در ایتالیا کتابچه مرقس ، در سوریه کتابچه متی ، در ترکیه کتابچه یوحنا و بقیه از کتابچه لوقا استفاده میکردند. عجب ، پس هر طایفه ی یک زاویه را گرفته بود! می گویند برای اثرهای بسیار بزرگ تاریخ حدودا فقط ١٠ تا رونوشت وجود دارد. از عهد جدید ٥٠٠٠ نسخه دست نوشته یونانی وجود دارد! ای وای! از قرن سوم اصلا امکان پذیر شد که کتاب مقدس را بعنوان کتاب چاپ کنند و در ٤٠٥ میلادی اولین کتاب مقدس به زبان لاتین برای کشورهای اروپای چاپ شد. چهار صد سال بعد! این کتاب امروز کتاب رسمی انجیل کاتولیکهای واتیکان میباشد.
در قرون وسطی (سده ٦ الی ١٥ میلادی) اتفاقات بسیار جدی در مسیحیت بوجود آمد. قدرتی که در کلیساها بود وکارهای که کشیشان و پاپست ها در پشت درهای بسته انجام میدادند ، این دین را بسیار تحت شعاع قرار داد. خدا میداند که آنها چه چیزهای را به نفع خود عوض کرده باشند. در ان زمان از دست نوشته ها به وضح فجیحی مواظبت میکردند و کسی را به کتابخانه های کلیساها راه نمیدانند. هیچ کسی نمیداند که در ان زمان چه تغیراتی در انجیل ها داده اند اینهمه تفاوتهای آشکاری که در فرقه های مسیحی (ارتدوکس [سوری ، مصری ، ارمنی ، آرامی ، ترکی ، یونانی ، اتیوپی] , کاتولیسیزم , پروتستانیزم , کلیسای انگلیکان , کالوینیزم , پیوریتانیزم , متودیزم , باپتیزم , پنتی کاستالیزم , ادونتیزم , کواکر و مرمون و ...) می بینیم ، از کجا می آید؟ روحانیان ارتدوكسها هنوز ریش میگذرانند و در آیین عشای ربانی خود با دیگران متفاوت هستند: برخی از نان ورآمده و برخی از نان ورنيامده استفاده میکنند. در مراسم غسل تعميد در شرق سر را سه مرتبه در آب فرو مي برند، در حالي كه در غرب آب را به روي سر می ریزند. وظيفه ازدواج نكردن برای کشیش ها و راهبه ها در فرقه ها متفافت دیده میشود. چرا در مورد تاریخ عید پاک تا ٣ هفته اختلاف وجود دارد. قوانین توبه در هر٣ كليساي کاتولیک ، پروتستان و ارتدوكس کاملا متفافت است. چگونه میشود که شخصی بنام مارتين لوتر قیام کند و اعلاميه اي مشتمل بر ٩٥ ماده برای مواضع خود را در مخالفت با كليسا اعلام نماید. در مورد نجات ، كاتوليك ها فيض خداوند و اعمال صالح را شرط سعادت بشر مي داند. اما پروتستان ها ايمان را كافي مي دانند و نقشي براي اعمال قايل نيستند! كاتوليك ها اعتقاد به برزخ دارند اما پروتستانها و ارتدوكسها به برزخ اعتقادي ندارند! و بسیاری تفاوتهای دیگر (مردگان ، ازدواج ، در مورد عبادت شمايل حضرت مسيح و مريم و غیره و غیره ...) وجود دارد که آدم خیال می کند اینها ٣ دین مختلف هستند. این چگونه ممکن است!! به عقل جور در نمی اید که هر کس ساز خودش را بزند
حالا ما باید به کتابی که ٥٠ سال بعد از طرف ، با تعریفات چهار تا آدمی که نمیشناسم ، با تحریف ٥٠٠٠ دست نوشته های ناشناس در طول ٤٠٠ سال ، از این زبان به آن زبان ، از عبری به ترجمه یونانی و بعدش به لاتین ، با تغیرات قرون وسطی ، از بین اینهمه فرق های مختلف مسیحی که همدیگر را هم قبول ندارند ، ایمان داشته باشم که یک آدم بی پدری (منظورم به باکره بودن مریم خانومه!) بوده و برای ما مرده تا رستگار شویم. انگاری همگی مغزمان را از دست داده ایم ها
...
بعد از اینکه حرفهایمان تمام شد ، دوستم یک جورای بدتر به من نگاه میکرد و در همین حین گفت: ببین من حالم الان خیلی بد شده ، باید برم توالت ، کاری دیگه نداری

The Qumran Scrolls

موزه شهر اورشلیم طومارهای معروف قمران را به شکل دیجیتال مورد استفاده عمومی قرار داده است. برای هر بیت ، ترجمه انگلیسی آن وجود دارد که کار بسیار جالبی می باشد. برای آنهای که خیلی...خیلی علاقه مند هستند می توانند کتاب مقدس خودشان را با این نسخه مقایسه کنند تا بجشم ببینند که تا چه حد اصل کتاب با چاپ آن تفاوت دارد! تغیرات و دست کارهایی که در طول ٢٢٠٠ سال در زیرزمینهای واتیکان انجام داده شده است